حملات پیجر و واکی تاکی اسرائیل قسمت دوم: | لسلی وکسلر | حکم



در آ،ین پست خود، برخی از افکار آزمایشی را در مورد کاربرد کنوانسیون سلاح‌های متعارف (CCW) در حملات اخیر پیجر و واکی تاکی با برخی از وکلا در مورد عدم قطعیت حقایق در محل ارائه کردم. روز یکشنبه، واشنگتن پست به طور قابل توجهی بیشتر ارائه شده است جزئیات در مورد پیجرها و واکی تاکی ها که از مصاحبه با طیف گسترده ای از مقامات امنیتی، سیاستمداران، دیپلمات ها و افراد نزدیک به حزب الله به دست آمده است. این جزئیات جدید به روشن شدن پاسخ برخی از سؤالات قبلی در مورد CCW کمک می کند و تأکید جدیدی بر سؤالات اضافی در مورد ممنوعیت رنج های غیرضروری قانون بین المللی بشردوستانه (IHL) می دهد. من به ،ه خود به هر یک می پردازم.

1. آیا اعتصابات پیجر و واکی تاکی تحت پوشش پروتکل اصلاحی II CCW قرار داشت؟

با فرض صحت جزئیات جدید، واشنگتن پست افشای اطلاعات نشان می‌دهد که پیجرها و واکی تاکی‌ها بخش اول تعاریف «تله انفجاری» و «دستگاه‌های دیگر» را برآورده می‌کنند. به ،وان یادآوری، CCW تله انفجاری را اینگونه تعریف می کند: «هر وسیله یا ماده ای که برای کشتن یا آسیب رساندن طراحی، ساخته یا سازگار شده باشد و به طور غیرمنتظره ای عمل کند وقتی شخصی به یک شی به ظاهر بی ضرر یا نزدیک شدن به یک شی به ظاهر بی ضرر یا انجام یک عمل به ظاهر بی خطر عمل می کند». و سایر وسایل به ،وان “مهمات و وسایل دستی که برای کشتن، جراحت یا آسیب طراحی شده اند و با کنترل از راه دور یا به طور خودکار پس از گذشت زمان فعال می شوند.” در آ،ین پست، این احتمال را مطرح کردم که هدف اصلی این حمله می‌تواند هدف قرار دادن خود دستگاه‌های ارتباطی باشد، نه هدف قرار دادن دارندگان این دستگاه‌ها حزب‌الله. این امکان دیگر به نظر من بر اساس ،یب یک جزئیات جدید قابل قبول نیست واشنگتن پست و دو تا قدیمی نخست، یک مقام (ناشناس) می گوید که اولین مجموعه از انفجارهای پیجر برای برهم زدن ظرفیت جنگی مبارزان حزب الله طراحی شده بود. اولین انفجارهای پیجر با اعلان یک پیام رمزگذاری شده به راه افتادند. دستگاه ها منفجر نمی شوند مگر اینکه کاربر دو دکمه را فشار دهد. از آنجایی که کاربران احتمالاً از دو دست برای فشار دادن هر دو دکمه استفاده می‌،د، انفجار هر دو دست را زخمی می‌کرد و گیرنده را از مبارزه ناتوان می‌کرد. دوم، در حالی که انفجارهای پیجر که به زودی دنبال می‌شوند و انفجارهای واکی تاکی در روز بعد نیازی به دست کاربر نداشتند، اما در طول روز اتفاق می‌افتند – زم، که کاربران احتمالاً دستگاه‌ها را روی خود دارند نه روی میز شب. یا در جای دیگری هنگام خواب سوم، پس از خواندن اولین پست من، خواننده ای که بیشتر از آنچه من در مورد اتهامات انفجاری آگاه بود، پیشنهاد کرد که حتی اگر واشنگتن پست می‌گوید که پیجرها از «مقدار ناچیزی از مواد منفجره قوی» استفاده می‌،د، حتی اگر اولین دستور یا تنها هدف انفجارها از بین بردن دستگاه‌های ارتباطی بود، کمتر می‌توانست در پیجرها و واکی تاکی‌ها قرار داده شود.

تفکر من نیز در مورد سوال “تله انفجاری” یا “دستگاه دیگری” تکامل یافته است. از آنجایی که اولین ضربه‌های پیجر، مالک را م،م به فشار دادن دکمه‌ها برای خواندن یک پیام رمزگذاری‌شده می‌کرد، پیجرها «تله‌های انفجاری» بودند، زیرا وقتی شخصی عمل به ظاهر ایمن خواندن یک پیام رمزگذاری‌شده را انجام می‌داد، به طور غیرمنتظره‌ای عمل می‌،د. کاربر متوجه نشده بود که فشار دادن دو دکمه باعث انفجار دستگاه می شود. با فرض اینکه همه پیجرها این ظرفیت را داشتند، همه آنها طبق تعریف تله انفجاری بودند، اگرچه همه با این مک،سم منفجر نشدند. علاوه بر این، من تمایل دارم به این نتیجه برسم که واکی‌تاکی‌ها، و همچنین پیجرهای موج دوم، «دستگاه‌های دیگری» بودند. آنچه تله های انفجاری و سایر وسایل را متمایز می کند نحوه به کار انداختن آنهاست. را واشنگتن پست نتیجه گیری می کند که اسرائیل از کنترل از راه دور برای منفجر ، پیجرهای موج دوم و واکی تاکی استفاده می کند، بنابراین تا زم، که آنها به ،وان “مهمات جاسازی شده دستی” به حساب می آیند، تعریف CCW از “سایر وسایل” را برآورده می کنند.

2. آیا موج اول حملات پیجر، ممنوعیت رنج غیرضروری را نقض کرد؟

اکنون می د،م که موج اول حملات پیجر کاربر را فریب داد تا یک پیام رمزگذاری شده را بخواند. شاید دلیل اینکه بسیاری از اعضای حزب‌الله آسیب‌های چشمی را گزارش می‌کنند این است که پیجرها را برای خواندن پیام به صورت خود نگه داشته‌اند یا دست‌کم دستگاه‌ها را به سمت صورت خود در جهتی قابل خواندن نشانه گرفته‌اند. در چنین موقعیتی، یک وسیله انفجاری احتمالاً قطعاتی را به چشم خواننده بالقوه می فرستد. یک احتمال این است که اسرائیل تله انفجاری را با هدف کور ، کاربر طراحی کرده است. به هر حال، مبارزان کور قطعا آنها را برای همیشه از میدان نبرد دور نگه می‌دارند و به منابع بیشتری برای توانبخشی نیاز دارند. یا شاید کور شدن یک پیامد ناخواسته اما شناخته شده یک سفر انفجاری بود که قصد کشتن آن از طریق فرستادن قطعات به مغز از طریق چشم بود. احتمال سوم این است که اسرائیل به دنبال منفجر ، دست ها بود و تا حد زیادی نسبت به احتمال آسیب دیدگی چشم بی تفاوت بود. چرا مهم است؟ زیرا پاسخ ممکن است به تعیین اینکه آیا اولین اعتصاب پیجر ممنوعیت IHL در مورد رنج های غیرضروری و صدمات اضافی را نقض می کند کمک کند.

ممنوعیت رنج غیرضروری و صدمات زائد در درگیری های مسلحانه یک امر دیرینه است. این قرارداد که برای اولین بار در معاهدات مدرن مانند اعلامیه سن پترزبورگ ظاهر شد، هم سلاح خاصی را ممنوع کرد و هم این مفهوم را بیان کرد که تضعیف نیروهای دشمن مشروع است و برای این منظور، «کافی است که بیشترین تعداد ممکن از افراد را از کار بیندازیم. بلکه «با استفاده از سلاح هایی که بیهوده رنج مردان معلول را تشدید می کند یا مرگ آنها را اجتناب ناپذیر می کند، از این هدف فراتر می رود» و بنابراین استفاده از سلاح هایی که باعث چنین رنجی می شود «مخالف قو،ن بشریت» خواهد بود. معاهده‌های بعدی بر اساس همین استدلال، سلاح‌های خاصی مانند گلوله‌های دمدم و گاز خفه‌کننده را ممنوع ،د. هم اعلامیه لاهه و هم کنوانسیون ژنو شامل منع رنج غیرضروری و صدمات اضافی هستند. صلیب سرخ نتیجه می گیرد که این ممنوعیت اعم از درگیری های مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی به مقام عرف رسیده است. معاهدات جدیدتر، مانند ممنوعیت مین های زمینی و پروتکل های الحاقی به CCW نیز ریشه در این اصل IHL دارند.

اما چگونه بفهمیم که یک سلاح باعث آسیب اضافی یا رنج غیرضروری می شود؟ همانطور که در پست قبلی ذکر شد، نه CCW و نه هیچ معاهده دیگری به خودی خود تله های انفجاری یا سایر وسایل را ممنوع نمی کند، اگرچه ماده 3(3) پروتکل دوم اصلاح شده CCW “منع می کند.[] در هر شرایطی از هر مین، تله انفجاری یا وسیله دیگری که هست استفاده کنید طراحی شده است یا از یک طبیعت ایجاد صدمات اضافی یا رنج غیرضروری» (تاکید شده است). این زبان، خواه دوباره تأیید کند یا به قو،ن عرف و معاهدات قبلی اضافه کند، این را روشن می کند یا یک هدف برای ایجاد یا یک احتمال قابل توجه رنج غیرضروری برای شروع ممنوعیت کافی است. پس چگونه باید آن را در مورد اعتصابات پیجر و واکی تاکی اعمال کرد؟ من با اطلاعاتی که در مورد صدمات داریم شروع می کنم (و با فرض صحت آن). گزارش های خبری در مورد 3500 مجموع افراد مجروح وزیر بهداشت لبنان گفت“از حدود 1800 نفری که در بیمارستان بستری شدند، . . . 460 مورد نیاز به عمل روی چشم، صورت یا اندام‌هایشان به‌ویژه دست‌ها داشتند. گزارش های محلی حداقل نشان می دهد 300 قرب،ان کور شده اند. یک چشم پزشک در لبنان گزارش می دهد که از 40-50 بیمار اعتصابی او درمان شد در بیمارستان مراقبت های چشمی پیشرفته، هر یکی حداقل یک چشمش را از دست داد و بسیاری هر دو را از دست دادند. ما هنوز داده‌های تفکیک‌شده‌ای در مورد تفاوت در میزان آسیب‌های خاص در بین افرادی که در حمله پیجر رمزگذاری‌شده، حمله پیجر از راه دور منفجر شده و دستگاه‌های واکی تاکی مجروح شده‌اند، نداریم. من فکر می‌کنم نگران‌کننده‌ترین مورد برای اسرائیل اگر بد،م که اسرائیل قصد دارد با حمله پیجر کور شود. اما حتی در غیاب چنین اطلاعاتی، اگر معلوم شود که هم (الف) بیشتر یا حتی بسیاری از آسیب‌های چشمی مربوط به ،، است که سعی در خواندن پیام‌های رمزگذاری شده دارند و (ب) بیشتر ،، که تلاش می‌کنند تا پیام های رمزگذاری شده را خواند، چشم آسیب دید. در این مثال، به نظر منصفانه است که بگوییم فشار دو دکمه برای خواندن یک روش پیام پیجر رمزگذاری شده برای انفجار یک تله انفجاری، ماهیتی دارد که باعث آسیب چشم و/یا کوری می شود.[1]

اما حتی اگر تشخیص دهیم که پیجرهایی که با فشار دادن دکمه‌ها منفجر می‌شوند، طراحی یا ماهیتی داشتند که باعث آسیب دیدگی یا کوری چشم می‌شدند، باز هم باید تعیین کنیم که آیا این آسیب‌ها رنج غیرضروری یا صدمات اضافی هستند. بسیاری از ایالت‌ها، از جمله ایالات متحده، تأکید می‌کنند که این قانون مست،م ایجاد تعادل بین ضرورت‌های نظامی و آسیب‌های مورد انتظار است، که ایالت را م،م می‌کند تا میزان مزیت نظامی را تعیین کند و آن را در مقابل آسیب‌های احتمالی ارزیابی کند. ایالات متحده، و من گمان می‌کنم بسیاری از کشورهای دیگر، در دسترس بودن ابزارهای جایگزین (و کارایی قابل مقایسه آن‌ها) را برای تعیین اینکه آیا یک سلاح باعث رنج غیرضروری یا صدمات اضافی می‌شود، مرتبط می‌دانند.

پس چگونه این ملاحظات در اینجا مطرح می شوند؟ مزیت نظامی ناتو، اعضای حزب الله برای جنگیدن و از بین بردن بخشی از شبکه ارتباطی آنها، به ویژه با توجه به عملیات زمینی پیش بینی شده، بسیار قابل توجه است. در حالی که آن سمت از دفتر کل بسیار مهم به نظر می رسد، ممکن است با توجه به ابزارهای جایگزین ممکن برای دستیابی به همان هدف نظامی، کمتر شود. یکی از ابزارهای جایگزین آشکار، انفجار از راه دور پیجرها است، همانطور که اسرائیل با موج دوم حملات انجام داد. ظاهراً، چنین ضربه‌ای با احتمال کمتری باعث آسیب چشم یا کوری می‌شود، زیرا این دستگاه‌ها به میزان قابل توجهی کمتر به سمت صورت کاربران هدف قرار می‌گیرند. همانطور که اسرائیل داشت قابلیت برای استراق سمع شبکه ارتباطی از طریق واکی تاکی و احتمالاً پیجرها، احتمالاً زم، را انتخاب می کرد که هیچ پیام انبوهی ارسال نمی شد یا احتمالا خوانده می شد. اما بدون همه حقایق، من در مورد این احتمال که حملات از راه دور به همان اندازه احتمال آسیب‌های چشمی مشابهی ایجاد می‌کنند، باز می‌مانم. هنگامی که سمت هدف نظامی دفتر کل مشخص شد،[2] سپس ما باید به سمت رنج و آسیب دفتر کل نگاه کنیم. یکی از ملاحظات مهم اجتناب ناپذیری ناتو، دائمی جدی است که به نفع آسیب های اضافی یا رنج های غیرضروری سنگینی می کند. چنین نگر، زیربنای ممنوعیت مین زمینی و پروتکل IV CCW است که سلاح های لیزری کورکننده را در کاربردهای خاص ممنوع می کند.[3] اما به ویژه پروتکل اصلاح شده اجازه می دهد که تله های انفجاری می توانند به طور قانونی استفاده شوند، اما ممنوع هستند. به طور خاص زم، که آنها “طراحی شده است یا از یک طبیعت ایجاد صدمات اضافی یا رنج غیرضروری» (تاکید شده است). هنگامی که حقایق بیشتری در مورد احتمال آسیب دیدگی چشمی توسط پیجرهای موج اول بدست آوریم (و در مقایسه با پیجرهای موج دوم)، می‌تو،م آنها را با سایر سلاح‌هایی که توسط کمیته بین‌المللی صلیب سرخ به‌،وان بالقوه در برخی یا همه ممنوع شده است مقایسه کنیم. زمینه های تحت این اصل شامل:

نیزه یا نیزه با سر خاردار؛ سرنیزه های لبه دندانه دار؛ گلوله های در حال گسترش؛ گلوله های انفجاری؛ سم و سلاح های مسموم، از جمله پرتابه های آغشته به موادی که زخم ها را ملتهب می کند. سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی؛ تسلیحاتی که عمدتاً توسط قطعاتی که توسط اشعه ای، قابل تشخیص نیستند، از جمله پرتابه های پر شده با شیشه ش،ته آسیب می بینند. تله های انفجاری خاص؛ مین های زمینی ضد نفر؛ اژدرهای بدون مک،سم های خود ت،یبی؛ سلاح های آتش زا؛ سلاح های لیزری کور کننده؛ و سلاح های هسته ای

ما همچنین باید آنها را با سایر سلاح‌هایی که فی نفسه غیرقانونی تلقی نمی‌شوند، اما آسیب‌های مشابهی مانند نارنجک‌ها و سایر ابزارهای قطعه قطعه‌کننده، همراه با خطوط جداکننده بین استفاده قانونی و غیرقانونی از چنین سلاح‌هایی ایجاد می‌کنند، مقایسه کنیم.

نتیجه گیری

در حالی که من آماده نیستم نتیجه گیری قطعی در مورد سوال رنج غیرضروری بگیرم واشنگتن پست گزارش برخی از حملات پیجر را روشن کرده است و به این نکته اشاره می‌کند که تحقیقات یا تحقیقات قانونی آینده باید به آن بپردازد.


[1] ممکن است ارزیابی مشابهی برای آسیب‌های انگشت انجام شود، زیرا این آسیب‌ها ممکن است ناتو، دائمی نیز باشند، اما من فکر می‌کنم آسیب‌های چشمی مورد قوی‌تر هستند.

[2] این بدون موضع گیری، فرض می کند که همه ،، که پیجر دریافت کرده اند، اه، نظامی مشروع هستند.

[3] به ویژه ممنوعیت فقط در مورد سلاح‌های لیزری اعمال می‌شود که استفاده از سلاح‌های لیزری که به‌طور خاص طراحی شده‌اند، به‌،وان تنها عملکرد رزمی یا یکی از عملکردهای رزمی آن‌ها، برای ایجاد کوری دائمی در بینایی غیر قابل افزایش، اعمال می‌شود.