آیا قانون فدرال که تشویق یا القای مهاجرت غیرقانونی را ممنوع می کند، متمم اول را نقض می کند؟



پیش نمایش پرونده

توسط آماندا شانور

در 24 مارس 2023
در ساعت 1:20 بعد از ظهر

نمای روبروی ساختمان دادگاه عالی

سردر ورودی دیوان عالی کشور. (کتی بارلو)

به مدت چهار سال، هلمان هنسن به دروغ به مهاجران غیرقانونی وعده داد که می توانند با پرداخت هزینه ای قابل توجه، از طریق «فرزندخواندگی بزرگسالان» شهروند ایالات متحده شوند. اگرچه هانسن بیش از 450 نفر را متقاعد کرد که برای خدماتش به او پول بدهند، اما این برنامه حقه‌ای بود که منجر به شهروندی نمی‌شد.

روز دوشنبه، در ایالات متحده علیه هانسن، دیوان عالی کشور بررسی خواهد کرد که آیا 8 USC §1324(a)(1)(iv)، قانون فدرال که “تشویق یا تحریک مهاجرت غیرقانونی” را جرم تلقی می کند، ضمانت آزادی بیان متمم اول را نقض می کند. این پرونده اثرات بالقوه قابل توجهی بر اجرای مهاجرت خواهد داشت. اما ممکن است تأثیر بیشتری بر قانون متمم اول داشته باشد، با پیامدهای قابل توجهی برای مخالفت، تحریک، درخواست و کمک و مشارکت، و مقررات رسانه های اجتماعی.

در سال 2017، هنسن به اتهامات فدرال، عمدتاً مربوط به کلاهبرداری پستی و سیمی، که ناشی از طرح «بپذیرگی بزرگسالان» او بود، محکوم شد. اما هنسن همچنین به دو اتهام تشویق یا ترغیب افراد غیرشهروند به اقامت در ایالات متحده پس از انقضای ویزای آنها محکوم شد. آن دو غیرشهروند به طور قانونی وارد ایالات متحده شده بودند، اما سپس ویزای خود را بیش از حد باقی ماندند، زیرا هانسن به آنها اطمینان داد که شرکت در برنامه فرزندخواندگی بزرگسالان، ، ایالات متحده را غیرضروری می کند. هانسن همچنین یکی از این دو را برای انجام کارهای عجیب و غریب به کار گرفت. در حین تخلف 8 USC §1324(a)(1)(iv) به هر دلیلی 5 سال حبس دریافت می کند، زیرا هیئت منصفه دریافته است که هانسن قانون را برای منافع مالی زیر پا گذاشته است، دادگاه حدا،ر مجازات – 10 سال برای موارد “تشویق” را تعیین کرد که همزمان با محکومیت 20 ساله برای این افراد اجرا شود. تقلب به حساب می آید

در دادگاه تجدیدنظر ایالات متحده برای حوزه نهم، بخش 1324(a)(1)(iv) متمم اول را نقض می کند. این دادگاه محکومیت هانسن را فقط در مورد این دو مورد لغو کرد و برای محکومیت مجدد بازگردانده شد.

دادگاه استیناف قانون را تحت آنچه که به آن نامیده می شود تجزیه و تحلیل کرد دکترین بیش از حد، که به متهمی که قانون می تواند بر اساس قانون اساسی برای او اعمال شود، این امکان را می دهد که آن را به ،وان غیرقانونی بودن چهره به چالش بکشد (به این م،ی که کل قانون باید از بین برود)، در صورتی که قانون مقدار قابل توجهی از گفتار را که توسط متمم اول محافظت می شود ممنوع کند. دکترین بیش از حد، مانند ابهام، با نگر، در مورد سرد کننده گفتار محافظت شده متحرک شده است. قو،ن گسترده ممکن است به طور انتخابی اجرا شوند، و عموم ممکن است ندانند که چه چیزی توسط متمم اول از قانون محافظت می شود و چه چیزی نیست – به طوری که عدم اطمینان حاصل ممکن است گفتار محافظت شده را سرد کند.

،ت فدرال به دادگاه عالی آمد که در ماه دسامبر موافقت کرد که بررسی کند.

در دفاع از قانون اساسی بودن قانون، بحث اصلی ،ت این است که اصطلاحات قانونی «تشویق» و «القاء» باید به م،ای «تسهیل» یا «تقاضا» مفاهیمی با مع، تعریف شده در حقوق کیفری تفسیر شوند. بر اساس این مع،، ،ت استدلال می‌کند، متهم قانون را نقض نمی‌کند مگر اینکه استانداردهای «کمک یا مشارکت» یا «تقاضا» از یک غیرشهروند برای ورود یا اقامت غیرقانونی در ایالات متحده را داشته باشد. همانطور که ،ت مشاهده می کند، بسیاری از قو،ن جزایی معمولی – مانند قو،نی که توطئه، تحریک و درخواست را ممنوع می کند – گفتار را جرم انگاری می کند. ،ت اصرار می کند که این نوع قو،ن معمولاً به گونه ای درک نمی شوند که حمایت انتزاعی از قانون شکنی را منع کنند، حتی اگر زبان تحت اللفظی آنها ممکن است آن را در بر گیرد. علاوه بر این، ،ت معتقد است که قو،ن منع شریک یا تشویق به یک جرم کیفری به خوبی در مؤسس تثبیت شده است، به این م،ی که “هیچ استدلال قابل قبولی وجود ندارد که درک اولیه متمم اول “مقرراتی را که تشویق به جرایم خاص را مجازات می کند” محدود کند. هشدار می دهد که درک گسترده تر از “تشویق می کند یا القا می کند” آن قو،ن دیگر را نیز برای حمله به قانون اساسی باز می کند. به عقیده آن، دادگاه حداقل باید تفسیر ،ت را اتخاذ کند تا از سؤالات قانون اساسی که در صورت قرائت این قانون به شیوه ای گسترده و محدودکننده گفتار پیش می آید، اجتناب کند.

سپس ،ت از تفسیر خود استفاده می‌کند تا نشان دهد که قانون به طور قابل ملاحظه‌ای نسبت به فراگیری مشروع آن – استانداردی که دکترین بیش از حد عرض نیاز دارد، گسترده نیست. ،ت استدلال می‌کند که بخش 1324(a)(1)(A)(IV)، مقدار قابل توجهی از رفتارهای غیرگفتاری را ممنوع می‌کند، مانند فروش مدارک شناسایی تقلبی یا هدایت افراد غیرشهروندی به مرز. بر اساس دکترین بیش از حد وجود کافی نیست ممکن ،ت متذکر می شود که اعمال خلاف قانون اساسی؛ در عوض، باید یک “خطر واقع بینانه” وجود داشته باشد که قانون به گفتار محافظت شده لطمه بزند. (به نظر می رسد این خط استدلال پاسخی به انواع فرضیه هایی است که محور خلاصه نویسی هنسن هستند، که ،ت تاکید می کند تحت پوشش این قانون نیست. قانون تحت تفسیر آن.)

،ت همچنین استدلال می‌کند که گستردگی بیش از حد قانون باید نه تنها نسبت به ماده «تشویق‌کننده و تحریک‌کننده»، بلکه با مقررات مجازات افزایش‌یافته که در صورتی که متهم جرم را برای نفع مالی مرتکب شده باشد، سنجید. ،ت استدلال می‌کند که تا جایی که قانون به گفتار برسد، فقط گفتار جزء فعالیت غیرقانونی را پوشش می‌دهد، که متمم اول را توهین نمی‌کند. می‌گوید حداقل، هنسن نتوانسته است آن نوع از گستردگی قابل‌توجهی را برای ضربه زدن به این قانون از نظر ظاهری نشان دهد.

در نهایت، ،ت دکترین بیش از حد گستردگی را به‌،وان انحراف از قواعد سنتی که به نفع چالش‌های قانون اساسی اعمال می‌شود و حقوق شخص ثالث را نادیده می‌گیرد، انتقاد می‌کند. ،ت ادعا می‌کند که برای توجیه بی‌اعتباری کامل این قانون، هانسن باید نشان دهد که «روش عادی قضاوت قانون اساسی» نمی‌تواند اثرات دل،اش را برطرف کند، چیزی که می‌گوید هنسن در انجام آن ناکام بوده است.

به ،ه خود، هانسن استدلال می‌کند که اساسنامه اساساً در نقض متمم اول بسیار گسترده است، زیرا م،ای ساده متن آن به مجموعه‌ای از تعاملات معمولی که متمم اول از آنها محافظت می‌کند، گسترش می‌یابد. او استدلال می کند که برای مثال، قانون آن را جرم می داند:

  • مادربزرگی که بگوید نمی‌خواهد نوه بی‌سندش او را ، کند
  • دکتری که به بیمار با ویزای منقضی شده توصیه می کند که به درمان پزشکی در ایالات متحده نیاز دارد
  • کشیشی برای اطلاع دادن به یک عضو غیر شهروند در مورد منابع نگهداری از کودکان کلیسا و شربت خانه که از باقی ماندن وی پس از انقضای ویزا حمایت می کند. یا
  • یک وکیل برای مشاوره به غیر شهروندی که به طور قانونی وارد کشور شده است اما دیگر مبنای قانونی برای حضور در ایالات متحده ندارد که در صورت ،وج ن، از کشور، توانایی اقامت دائم قانونی را دارد.

هانسن می‌گوید که این نمونه‌ها حدا،ر باعث ایجاد تخلف مدنی می‌شوند، زیرا اقامت غیرقانونی در ایالات متحده جرم نیست.

هنسن استدلال می‌کند که تحلیل بیش‌ازحد دادگاه باید فقط بر ماده‌ای متمرکز شود که «تشویق یا القا» را جرم انگاری می‌کند، که در سال 1986 تصویب شد و به هیچ هدفی نیاز ندارد. ماده ای که مجازات جرایم ارتکابی به نفع مالی را افزایش می داد به طور جداگانه در سال 1996 اضافه شد.

بعد، هانسن استدلال می‌کند که ،ت اشتباه می‌کند که «تشویق یا القا» را با «کمک و تشویق» و «تطمع» یکی بداند. او اشاره می‌کند که کنگره کلمات «تقاضا» و «کمک» را از نسخه قبلی این قانون حذف کرده است و یک قانون فدرال جداگانه وجود دارد که خواستار یا کمک و مشارکت در جرایم خاص، از جمله قانون مورد بحث در اینجا را ممنوع می‌کند.

هانسن همچنین معتقد است که تفسیری که اکنون ،ت ارائه می‌کند «هیچ شباهتی به تفسیری که در دادگاه از آن حمایت می‌کند ندارد». هنسن اظهار می‌دارد که در آنجا ،ت استدلال کرد که این قانون باید بر اساس م،ای ساده‌اش اعمال شود و با دستورالعملی که مست،م قصد است، مخالفت کرد، که هنسن می‌گوید «مرکز جرایم درخواست و کمک و مشارکت است». و به هیئت منصفه دستور داده نشده بود که “تشویق” را چیزی غیر از م،ای معمولی آن خوانده شود. به همین دلیل، هانسن معتقد است، حتی اگر دادگاه تفسیر قانونی ،ت را بپذیرد، محکومیت او باید لغو شود و برای رسیدگی تحت آن ساختار بازگردانده شود.

در نهایت، هانسن اظهار می‌دارد که ممنوعیت قانون «تشویق» – بدون هیچ شرطی که گوینده به طور خاص قصد دارد شنونده قانون را نقض کند یا اینکه نقض احتمالی یا قریب‌الوقوع بوده است – فراتر از گفتاری است که متمم اول از آن حمایت نمی‌کند. تحریک، درخواست، یا کمک و مشارکت. او استدلال می‌کند که استدلال ،ت «خط طول، پرونده‌هایی را که شامل سخن، است که از رفتار غیرقانونی حمایت می‌کنند، برمی‌گرداند». زیر آن قانون قضاییمتمم اول، سخنرانان را از مسئولیت مصون می دارد، مگر اینکه گفتار آنها «برای تحریک یا تولید اقدام غیرقانونی قریب الوقوع باشد»، «احتمالاً چنین اقدامی را تحریک یا ایجاد کند» و سخنرانان به طور خاص قصد دارند شنوندگان آنها قانون را نقض کنند. هنسن استدلال می کند که از آنجایی که استثنای متمم اول برای «سخنر، جدایی ناپذیر رفتار مجرمانه» همیشه به رفتار مجرمانه محدود شده است، نه نقض مدنی، «،ت عملاً به دنبال دسته جدیدی از گفتار محافظت نشده است».

این مورد پیامدهایی دارد که بسیار فراتر از اجرای قو،ن مهاجرت است. به ،وان مثال، دادگاه ها هرگز رابطه بین تحریک (که مست،م قصد، قریب الوقوع و احتمال است)، درخواست، یا مسئولیت مساعدت و مشارکت (که به هیچ وجه توسط اصلاحیه اول پوشش داده نمی شود) و گفتار یکپارچه بررسی نکرده اند. رفتار مجرمانه (که به غیر از گفتار و جرم، در قانون قضائی نسبتاً مبهم است). آیا برگزاری دادگاه در اینجا ممکن است هر یک از این استانداردها را تضعیف کند؟ این مسائل ممکن است به طور قابل توجهی مسیر قانون متمم اول را با پیامدهای گسترده تغییر دهد. به ،وان مثال، برگزاری دادگاه ممکن است استانداردهای قابل اجرا در سخنر، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، قبل از یورش به ساختمان کنگره در 6 ژانویه را تحت تاثیر قرار دهد، در صورتی که او به اتهام تحریک متهم شود.

این پرونده همچنین ممکن است با دو پرونده پرمخاطب دیگر در حال حاضر در دادگاه تلاقی کند: گوگل در مقابل گونزالس و توییتر در خداحافظ، که هر دو شامل دامنه مسئولیت شرکت های رسانه های اجتماعی در قبال سخنر، تروریستی در پلت فرم هایشان است. در صورتی که دادگاه اجازه دهد که یک بازرسی گسترده تری از قانون اساسی برای مسئولیت در هانسن، می تواند بر این موارد – و به طور بالقوه مسئولیت شرکت های رسانه های اجتماعی نه تنها برای جنایات کمک و مشارکت، بلکه نقض مدنی (مانند افترا) نیز تأثیر بگذارد. ما فقط می تو،م حدس بزنیم، اما من مطمئن هستم که قضات نیز به این پیامدها فکر می کنند.

هانسن همچنین ممکن است بینشی از رویکرد این دادگاه به قانون سخنر، به ما ارائه دهد. آیا این روند دادگاه قبلی را در اتخاذ قو،ن محافظت از گفتار بیشتر ادامه می دهد یا مسیر متفاوتی را ترسیم می کند؟

باید منتظر بم،م و ببینیم. تنها شرطی که می‌گذارم این است که در بحث، فرضیات وحشی زیادی خواهیم شنید.