هفته آینده دیوان عالی کشور به بحث شفاهی رسیدگی خواهد کرد Jack Daniel’s Properties, Inc. v. VIP Prods., LLCو بله، خواهان است که جک دنی،. این برند معروف ویسکی از VIP شکایت کرد و ادعا کرد که ،اببازی جیر جیر آن برای سگها – به شکل بطری و دارای ،اصر مختلفی که شبیه جک د،ل و در نتیجه تقلیدکننده است – علامت تجاری شرکت را نقض میکند و قانون Lanham را نقض میکند. تقریباً غیرممکن است که یک مورد نقض علامت تجاری بدون ارجاع به محصولات را درک کنید، بنابراین مفید است که با مقایسه کنار هم از یک بطری ویسکی جک د،ل و ،اب بازی جیر جیر VIP شروع کنیم. آن ها اینجا هستند:
برای موفقیت در قانون لانهام مانند ادعایی که در حال حاضر در دادگاه مطرح است، شاکی باید نشان دهد که ظاهر محصول متهم «احتمالاً باعث سردرگمی» در مورد وجود «وابستگی، ارتباط یا ارتباط» با شاکی میشود. از همان ابتدا، دشوار است که بفهمیم چگونه ممکن است احتمال سردرگمی در مورد ماهیت یا منشأ «اسپ،لهای بد» وجود داشته باشد.
درست است، Bad Spaniels با جک دنی، هم قافیه است و این دو محصول تقریباً به یک اندازه و شکل هستند. اما، در خطر پرداختن به بدیهیات، تفاوتهای قابلتوجهی وجود دارد: Bad Spaniels یک ،اببازی پ،تیکی صورتی رنگ برای سگها است که در فروشگاههای حیوانات خانگی فروخته میشود، نه یک بطری شیشهای پر از ویسکی کهربایی رنگ که در ،فروشیها فروخته میشود. یک ع، برجسته از یک سگ روی ،اب بازی جیر جیر وجود دارد، اما نه بطری ویسکی. و “شماره 2 قدیمی”، “روی فرش تنسی شما” و (با حروف کوچک در پایین) “43% POO BY VOL.” همه به وضوح شوخی های مدفوع هستند. فقط ،یداران ساده لوح هستند که فکر می کنند، علاوه بر تقطیر و توزیع ویسکی، جک د،، به فروش ،اب بازی های سگ که با ارزش ترین محصول خود را تقلید می کند، گیج شده است.
با این حال، پس از یک محاکمه روی نیمکت، قاضی دادگاه منطقه دریافت احتمال سردرگمی بر اساس آزمون چند عاملی مشتق شده از سوابق قبلی وجود دارد. به نظر می رسد که عامل مهم یک نظرسنجی مبتنی بر اینترنت بوده است که توسط یک متخصص استخدام شده توسط جک د،ل انجام شده است. بیست و نه درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی به اشتباه فکر می،د که جک د،ل ،اببازی جیر جیر «Bad Spaniels» را «ساخته، حمایت مالی کرده یا تأیید کرده است». همانطور که VIP یادداشت می کند خلاصه دیوان عالی آنبا این حال، مبنای کمی برای این نتیجه گیری وجود دارد که حتی آن افراد فکر می ،د جک دنیل منبع ،اب بازی جیر جیر است. بدون هیچ مدرکی دال بر سردرگمی واقعی در دنیای واقعی، شرکت کنندگان اشتباه در نظرسنجی احتمالا فکر می ،د که جک د،ل به یک سازنده ،اب بازی سگ اجازه ساخت محصول تقلید آمیز را داده است. با این حال، قاضی منطقه برای جک د،ل رای داد.
قانون لانهام و اصلاحیه اول
دیوان عالی در مورد مسائل حقوقی تصمیم گیری می کند، نه مسائل مورد مناقشه. بر این اساس، موضوع پیش رو این نیست که آیا دادگاه منطقه به درستی آزمون احتمال سردرگمی چند عاملی را به کار برده است یا خیر. در عوض، سوال مهم این است که آیا این رویکرد صحیح است یا خیر.
دادگاه استیناف ایالات متحده برای حوزه نهم – که رای دادگاه بدوی اولیه را لغو کرد برای جک د،ل – آزمایش سخت گیرانه تری را اعمال کرد که از حکم دادگاه تجدید نظر ایالات متحده در سال 1989 برای حوزه دوم در راجرز علیه گریمالدی. در آن پرونده، دادگاه برای رد دعوی رقصنده/بازیگر مشهور جینجر راجرز علیه سازندگان فیلمی با ،وان به اولین متمم متمم استناد کرد. جینجر و فرد (و به کارگرد، فدریکو فلینی). راجرز استدلال کرد که با توجه به ،وان آن، برخی افراد به اشتباه فکر می کنند که او و شریک رقص روی پرده اش فرد آستر فیلم را ساخته یا تایید کرده اند. دادگاه اعلام کرد که در جایی که متهم اثری با بیان هنری تولید می کند، «اول اصلاحیه . . . باید . . . آگاه ، [a court’s] در نظر گرفتن دامنه [Lanham] مطابق با ادعاهای مربوط به کار عمل کنید.
جک دنی، به دیوان عالی کشور استدلال می کند که راجرز آزمون با متن قانون لانهام مغایرت دارد و طبق اصلاحیه اول ا،امی نیست. بخشی از مناقشه قانونی مربوط به این است که آیا ،اب بازی سگ Bad Spaniels در داخل آن قرار می گیرد یا خیر یک استثنا از مسئولیت قانون Lanham برای رقیق ، علامت تجاری برای استفاده “غیر تجاری”.. یک خلاصه عالی آمی، ارائه شده توسط پروفسور حقوق دانشگاه هاروارد، ربکا توشنت، به نمایندگی از محققان متمم اول، استدلال می کند که «[]گفتار تجاری، همانطور که این اصطلاح در قانون لانهام استفاده میشود، تمام عباراتی را که اتفاقاً در ازای پول فروخته میشود، شامل نمیشود، بلکه فقط گفتاری را شامل میشود که «یک معامله تجاری را پیشنهاد میکند». در غیر این صورت، قانون لانهام می تواند برای جلوگیری از بسیاری از سخنر، های محافظت شده توسط متمم اول استفاده شود.
جک د،ل و دوستانش با توصیف ،اب بازی سگ بد اسپ،ل به ،وان ،یبی از بیان تجاری و غیرتجاری عقب نشینی می کنند. آنها به پرونده دیوان عالی کشور در سال 1994 اشاره می کنند Campbell v. Acuff-Rose Music, Inc.، که شامل شکایتی بود مبنی بر اینکه نسخه 2 Live Crew از آهنگ روی اوربیسون “Oh, Pretty Woman” حق چاپ را نقض کرده است. جک د،، اشاره می کند که در آنجا دادگاه با آهنگ 2 Live Crew ماهیتی تجاری تلقی کرد، حتی اگر یک تقلید بود. به همین ترتیب، جک د،ل استدلال می کند، یک ،اب بازی تقلید کننده می تواند برای اه، قانون لانهام تجاری باشد.
با این حال در چشم انداز گسترده تر دیده می شود، کمپبل یک سابقه قوی تر برای VIP نسبت به جک د،ل است. اگر چه کمپبل دادگاه صراحتاً در تفسیر قانون حق چاپ به اصلاحیه اول تکیه نکرد، این حکم باعث شد که شاکی در دعوای نقض حق چاپ علیه یک تقلبی پیروز شود. قاضی سوتر برای دادگاه متفق القول نوشت: «طنز مس،هآمیز، ،وماً از کنایههای قابل تشخیص به هدف خود از طریق تقلید تحریفشده سرچشمه میگیرد». این توصیف بسیار خوبی از رابطه یک ،اب بازی سگ بد اسپ،ل با یک بطری جک د،ل است. و همانطور که قانون کپی رایت نباید به مضمون تقلید تعبیر شود، قانون علامت تجاری نیز نباید تعبیر شود.
طنز در سردرگمی
حفاظت از علامت تجاری به مصرف کنندگان کمک می کند تا برندهای مورد اعتماد خود را شناسایی کنند. اگر ،ی برای جستجوی یک بطری جک د،ل به ، فروشی برود و به طور تصادفی یک بطری شبیه به جک د،ل (مثلاً با بر،ب “Jock Daniel” و در غیر این صورت تقریباً ی،ان) ،یداری کند، هم به جک د،ل و هم به مصرف کننده آسیب می رساند. بنابراین، قانون علامت تجاری به طور موجهی، گفتار سازندگان کالاهای غیرقانونی و سایر کالاهایی را که باعث گمراهی یا سردرگمی بیرویه مصرفکنندگان میشوند، محدود میکند.
در شکل دادن به یک حاکمیت قانون، قضات ظاهرا باید بپرسند که در چه مقطعی هزینه سیاستهای علامت تجاری تحمیل شده توسط مصرفکننده آنقدر با،ت که محدودیتهایی را برای سخنان تقلبی که احتمالاً محافظت میشود، توجیه میکند. اما این نوع نگاه به موضوع ممکن است برای جک د،ل بسیار سخاوتمندانه باشد. سردرگمی صرفاً یک محصول جانبی ناخوشایند تقلید است که دارندگان علامت تجاری متحمل می شوند. گاهی اوقات سردرگمی می تواند بخشی از چیزی باشد که باعث می شود تقلید مس،ه شود. تجربه خود من نشان می دهد که چگونه.
به طور معمول حکم خوانندگان می دانند، علاوه بر مشارکت های دو هفته ای من در این سایت، من یک وبلاگ نیز منتشر می کنم، دورف در قانون، که بر مسائل حقوقی (و همچنین سیاست، اقتصاد، و گاهی اوقات موضوعات دیگر) تمرکز دارد. مقالات در مورد دورف در قانون من و همکارانم وبلاگ نویسانم عموماً جدی هستند، اما هر سال در روز اول آوریل یک مقاله تقلید آمیز منتشر می کنم که به خود، دیگر دانشگاهیان حقوقی، یا افراد یا مؤسسات دیگر مس،ه می کند. به ،وان یک قاعده، من هرگز در مقاله نشان نمی دهم که این یک شوخی اول آوریل است. چرا که نه؟ زیرا این می تواند لذت را از بین ببرد. بیشتر سالها ایمیلهایی از خوانندگان دریافت میکنم که میگویند: «تا زم، که من را داشتی. . . ” برای این خوانندگان، غافلگیری از داستان مضحک فزاینده ای که در ابتدا جدی گرفته بودند، به لذت مقاله می افزاید.
در برخی سالها، ناتو، من در شناسایی پستهای تقلید آمیز خود به شیطنتهای ناخواسته اما خندهدار منجر شده است. من پست اول آوریل 2010 یک دسته بندی جدید «هیج، هیئت علمی» را برای رتبه بندی دانشکده های حقوق US News توضیح داد. این شامل این ادعا بود که پروفسور حقوق دانشگاه شیکاگو، برایان لیتر، روشی جایگزین ارائه کرده است که بر اساس نقل قول جعلی که من به او نسبت دادم، دانشکده خودش «بیش از سه درجه گرمتر از نزدیکترین رقبای خود بود. ” من ناخواسته دپارتمان تبلیغات دانشگاه شیکاگو را فریب دادم که بی،های را منتشر کرد که در آن «نظرات خود را در مورد تندی اعضای هیئت علمی» تبلیغ میکرد.
در سال 2017، زم، که نیوزویک اجازه کلی برای بازنشر پست های وبلاگم داشتم مجله بازنشر شد قطعه اول آوریل من که انگار جدی بود، از جمله تصویری که از یک ابزار آنلاین برای ایجاد آن استفاده کردم و نشان میدهد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت، اعلامیهای امضا شده رسمی را در دست گرفته و به طور کامل بیان میکند: «من بدین وسیله این دستور را برای تسریع انفجار امضا میکنم. Obamacare تا بتوانم آن را با چیزی فوقالعاده لیکلتی جایگزین کنم. از پل رایان، حزب آزادی و حزب دموکرات با نام مستعار بازنده لذت ببرید.»
سردرگمی مصرف کننده می تواند علائم تجاری را تضعیف کند، اما سردرگمی اغلب یکی از ویژگی های تقلید است، نه یک اشکال. من با تردیدهای VIP موافقم که واقعاً ،ی فکر میکند که جک د،ل به ساخت ،اببازیهای سگ با مضمون مدفوع منشعب شده است، اما حتی اگر تعدادی از این افراد گیج شوند، به نظر میرسد این هزینه کمی برای سرگرمی مبتنی بر گفتار است.
جک د،ل در آن اعلام می کند شایستگی های اصلی مختصر در دادگاه عالی که “به اندازه هر ،ی از یک شوخی خوب قدرد، می کند.” دعوای آن چیز دیگری را نشان می دهد. مدیریت و وکلای این شرکت باید راحت باشند. شاید یک شات از ویسکی تنسی مورد علاقه آنها کمک کند.