قانون اساسی ایندیانا از حق سقط جنین در صورت لزوم برای محافظت از زندگی یا سلامت زنان محافظت می کند، اما نه در غیر این صورت



که در اعضای هیئت صدور مجوز پزشکی ایندیانا در برابر والدین برنامه ریزی شدهروز جمعه تصمیم گرفت، دادگاه عالی ایندیانا (به نظر قاضی درک مولتر، به همراه قاضی لورتا راش و قاضی مارک ماسا) به این نتیجه رسید که حمایت قانون اساسی ایندیانا از “زندگی، آزادی و تلاش برای خوشبختی” “از یک زن محافظت می کند. حق سقط جنین که برای محافظت از جان او یا محافظت از او در برابر خطرات جدی سلامتی ضروری است:

شاکیان تاکید می کنند که اقدامات سقط جنین گاهی تنها وسیله آنها برای نجات جان بیمارانشان است. این موضوع قابل بحث نیست و ما موافقیم که قانون اساسی – از جمله ماده 1، بخش 1 – به مجمع عمومی اجازه نمی دهد که سقط جنین را در آن شرایط ممنوع کند. اما این مبنایی برای ا،ام به کلیت لایحه 1 سنا در همه شرایط نیست، از جمله زم، که سقط جنین برای محافظت از جان یک زن یا محافظت از او در برابر خطرات جدی سلامتی ضروری نیست.

ماده 1، بخش 1 صراحتاً از حق “غیرقابل سلب” “زندگی” محافظت می کند، که مدت ها قبل از تبدیل شدن ایندیانا به ایالت، یک حق کاملاً ثابت شده بود. این حق برای محافظت از جان خود فراتر از محافظت در برابر مرگ قریب الوقوع است و شامل محافظت در برابر “آسیب بدنی بزرگ” نیز می شود. اگرچه ،ت مخالف است که ماده 1، بخش 1 از نظر قضایی قابل اجرا است، اما تشخیص می دهد که اختیارات ،تی محدود به قدرت پلیس است، و “تردید جدی” را اذعان می کند که قدرت پلیس به ،ت اجازه می دهد سقط جنینی را که برای نجات ضروری است ممنوع کند. زندگی یک زن

زیرا این حق اساسی حفاظت از خود – چه به ،وان اعمال حق زندگی، استفاده از حق آزادی، محدودیت در دامنه قدرت پلیس یا به ،وان یک موضوع رفتار برابر – بسیار ریشه‌دار است. در تاریخ و سنت های ایندیانا، این یک پیشنهاد قانونی نسبتاً غیر قابل بحث است که مجمع عمومی نمی تواند یک روش سقط جنین را که برای محافظت از جان یک زن یا محافظت از او در برابر خطرات جدی سلامت ضروری است، ممنوع کند.

با انعکاس این درک، تمام قو،ن سقط جنین ایندیانا از سال 1851، استثنایی را برای سقط جنین که برای محافظت از جان یک زن لازم است، به رسمیت شناخته است. و اکنون که دادگاه عالی ایالات متحده اختیارات گسترده ای را برای تعیین قانونی بودن سقط جنین به ایالت ها بازگردانده است، قانون منع عمومی سقط جنین در لایحه 1 سنا همچنان استثنایی را برای «زم، که قضاوت پزشکی معقول حکم می کند که انجام سقط جنین برای جلوگیری از هرگونه سقط جنین جدی ضروری است، ادامه می دهد. خطر سلامتی برای زن باردار یا نجات جان زن باردار.»

بر این اساس، بند 1 ماده 1 از حق زن برای سقط جنین که برای محافظت از جان او یا محافظت از او در برابر خطرات جدی سلامتی ضروری است حمایت می کند. با این حال، این هلدینگ ادعای شاکیان را برای دستور مقدماتی پشتیب، نمی کند. دلیل آن این است که آنها ادعای خود را به ،وان یک چالش ظاهری برای کل قانون در همه شرایط قابل تصور به جای یک چالش کاربردی برای اعمال قانون در هر مجموعه ای از شرایط خاص که حاملگی جان یا سلامت یک زن را به خطر می اندازد، مطرح ،د. بنابراین این درخواست فرصتی برای تعیین خطوط دقیق یک استثنای زندگی یا سلامتی مورد نیاز قانون اساسی و میز، که این استثنا ممکن است گسترده‌تر از استثناهای قانونی فعلی باشد را ارائه نمی‌کند. برای اه، این استیناف، تنها چیزی که می‌تو،م بگوییم این است که لایحه 1 سنا از نظر ظاهری بی‌اعتبار نیست، زیرا در دسترسی یک زن به مراقبت‌هایی که برای محافظت از زندگی یا سلامت او ضروری است، دخالت می‌کند.

اما دادگاه بر اساس دلایل اصالت‌گرایانه به این نتیجه رسید که ماده 1، بخش 1 به «سقط جنین‌هایی که برای محافظت از جان یک زن یا محافظت از او در برابر خطرات جدی سلامتی غیر ضروری هستند» تعمیم نمی‌یابد:

شاکیان معتقدند سقط جنین یک حق اساسی است که ،وماً در حمایت از آزادی مست،م آن است. برای به رسمیت شناختن یک حق غیرقابل شمارش و ضمنی، باید نتیجه بگیریم که این حق «از کیفیتی برخوردار است که نسل بنیانگذار آن را بنیادی یا «طبیعی» می‌دانست. به این دلیل است که آنچه به قانون اساسی ما قدرت می‌دهد این است که منع، کننده توافقی است که از طریق آن به دست آمده است. فرآیندهای تنظیم، تصویب و اصلاح قانون اساسی. بنابراین، ما نمی‌تو،م آنچه را که تدوین‌کنندگان و تصویب‌کنندگان معتقد بودند با آن موافق هستند، با تصورات خودمان در مورد اینکه چه جنبه‌هایی از آزادی باید برای فرآیند قانون‌گذاری خارج از محدودیت باشد، یا تصوراتمان در مورد اینکه امروز رأی‌دهندگان به آن معتقدیم که چه جنبه‌هایی از آزادی را می‌پذیرند، جایگزین کنیم. در صورت درخواست، حمایت های قانون اساسی افزایش می یابد.

این همچنین بدان م،ی است که ما تحلیل نمی کنیم که آیا آزادی، حریم خصوصی، خودمختاری، تعیین سرنوشت و سقط جنین به م،ای محاوره ای با یکدیگر مرتبط هستند یا خیر. در عوض، وظیفه ما این است که خطوط آزادی مورد حمایت قانون اساسی را همانطور که تدوین‌کنندگان و تصویب‌کنندگان بخش 1 آن‌ها را درک کرده‌اند، تشخیص دهیم، و سپس تصمیم بگیریم که آیا این درک مش، از آزادی، اختیار مجمع عمومی را برای ممنوع ، عموماً سقط جنین‌هایی که برای حفاظت از جان یک زن یا غیرضروری هستند، می‌گذارد یا خیر. سلامتی.

سابقه طول، ایندیانا در ممنوعیت عموماً سقط جنین به ،وان یک عمل مجرمانه – همراه با اذعان شاکیان مبنی بر اینکه حفاظت از زندگی قبل از تولد در محدوده اختیارات گسترده ایالت برای محافظت از سلامت، رفاه و ایمنی عمومی قرار دارد – نشان می دهد که درک مش، بین سازندگان ماده 1، بخش 1 و تصویب کنندگان این بود که این ماده برای تنظیم یا محدود ، سقط جنین، اختیار قانونگذاری را به مجمع عمومی واگذار می کرد. حتی قبل از ایالت ایندیانا، قانون سرزمینی ایندیانا سقط جنین پس از تسریع را ممنوع می کرد، و برای کل دوره بین تصویب قانون اساسی 1851 و تصویب لایحه 1 سنا، ایندیانا سقط جنین را در تمام مراحل بارداری ممنوع کرد تا جایی که دادگاه های فدرال قانون فدرال را تفسیر می ،د. قانون اساسی مجاز است. [Further historical details omitted. -EV]

قاضی جفری اسلاتر با این حکم موافق بود و به این نتیجه رسید که برای دادگاه ضروری نیست که به این نتیجه برسد که آیا قانون اساسی ایندیانا از حق سقط جنین در زم، که جان یا سلامت زن در خطر است حمایت می کند یا خیر.

قاضی کریستوفر گاف در مورد استثنای زندگی/سلامت موافق بود، اما در مورد حق سقط جنین به طور گسترده تر مخالف بود:

در داخل [the] «دسته ای از حقوق آزادی» به م،ای «حق رها شدن» است. به نظر من، حتی ،، که در هر شرایطی از سقط جنین بیزارند، باید نسبت به قدرت بی بند و بار ،ت بر شخصی ترین و خصوصی ترین جنبه های زندگی یک فرد محتاط باشند.

هنگامی که، مانند اینجا، یک حق دیرینه از قانون اساسی ایالات متحده سلب می شود، تنها محدودیت باقی مانده برای قدرت قانون گذاری مجمع عمومی ایندیانا، ما است. قانون اساسی ایالتی. آن سند “آزادی” را برای همه تضمین می کند، ایده ای که برای افراد مختلف م،ای متفاوتی دارد. و هنگامی که این ایده ها در تنش قرار می گیرند، ،ت مسئول حفاظت از منافع اقلیت در برابر منافع ا،ریت است. در غیر این صورت، آزادی هیچ ، در امان نیست. بنابراین، در پرداختن به این مورد، تصمیم می‌گیریم که قانونگذار تا چه حد اختیار دارد تا بسیاری از آزادی‌هایی را که هوزیرز به آنها وابسته است محدود کند. و ما تصمیم می گیریم که آیا دادگاه ما قانونگذار را م،م خواهد کرد که این آزادی ها را متعادل کند م،ی دار در برابر اه، سیاسی مشروع آن….

به نظر من، احتمال معقولی وجود دارد که ماده 1، بخش 1 ضمانت «آزادی» شامل حق واجد شرایط برای استقلال بدنی باشد، حقی که مجمع عمومی باید در تعادل قانونگذاری به آن اهمیت دهد. مهمتر از آن، من معتقدم که مسئله سقط جنین اساساً یک موضوع بعد قانون اساسی است که باید مستقیماً توسط مردم مستقل ایندیانا تصمیم گیری شود. بنابراین از همکارانم در مجمع عمومی می‌خواهم که در برابر رأی دهندگان هوزیر این سؤال را مطرح کنند که آیا اصطلاح «آزادی» در ماده 1، بخش 1 قانون اساسی ایندیانا از حق واجد شرایط برای استقلال بدن محافظت می‌کند یا خیر.

همکاران ما در مجمع عمومی به جای برگزاری همه پرسی قانون اساسی (مانند برخی از ایالت های دیگر)، از یک جلسه قانونگذاری ویژه (که برای هدفی کاملا نامرتبط فراخوانده شده بود) برای اجرای ممنوعیت سقط جنین در لحظه لقاح تنها با استثناهای محدود استفاده ،د. لایحه 1 سنا از اولین مطالعه تا میز فرمانداری فقط طول کشید یازده روز تبدیل شدن به قانون5 برای انصاف در مورد همکارانمان در مجمع عمومی، دیوان عالی ایالات متحده موضوع سقط جنین را “به مردم و نمایندگان منتخب آنها” واگذار کرد. را دابز علاوه بر این، این تصمیم در تاریخ ملت ما بی سابقه بود. به سادگی نمی توان یک نسل پیش آن را پیش بینی کرد. هنوز، دابز بر یک اصل مهم در حفظ نظم قانون اساسی ما تأکید می کند: حقوق مردم نمی تواند «فقط به همان اندازه ایمن باشد که دادگاه عالی ایالات متحده «می خواهد آن را ایجاد کند». …

البته، هر اقدامی که برای پر ، خلأ انجام دهیم، انتقاد به ،وان نقض تفکیک قوا را در پی دارد. از سوی دیگر، نگر، های احتیاطی به نفع جستجوی بازنگری قضایی قو،ن است. هدف قانون اساسی ما جلوگیری از تمرکز قدرت در یک شاخه از حکومت است. پس این دادگاه باید توازن را برای شاخه های سیاسی فراهم کند و هرگونه تجاوز قانونی را بررسی کند. ما این وظیفه را صرفاً با تعویق به تصمیم مجمع عمومی در مورد چگونگی سنجیدن آزادی مردم رها می کنیم. به طور قطع، خط کشی در مورد این موضوع به طور کلی فراتر از حوزه قضایی است. همانطور که قبلاً تأکید کردیم، چنین “طبقه بندی” تا حد زیادی “یک سوال برای قانونگذار” است.13 با این حال، «حفاظت‌های خاصی از تلاش‌های انس،» وجود دارد که «،ت باید آن‌ها را کم‌اهمیت بداند، اگر اصلاً باشد» – «ارزش‌های اصلی» که قانون‌گذار «ممکن است آن‌ها را واجد شرایط کند، اما آنها را بیگانه نکند». در این زمینه‌ها، این دادگاه باید اطمینان حاصل کند که قو،ن، زمینه کافی برای استفاده از آزادی خود را برای هوزیرز فراهم می‌کند.

با این حال، در نهایت، قوه مقننه و دادگاه ها مرجع نهایی در مورد مسائل مربوط به بعد قانون اساسی نیستند. مردم ایندیانا باید صحبت کنند به طور مستقیم به موضوعی که امروز از طریق روند اصلاح قانون اساسی پیش روی ماست. به ،وان دابز دادگاه خود دستور داد که «مجاز بودن سقط جنین و محدودیت‌های مربوط به آن، مانند مهم‌ترین مسائل در دموکراسی ما باید حل شود: توسط شهروند، که سعی می‌کنند یکدیگر را متقاعد کنند و سپس رای دهند». بنابراین من از همکارانم در مجمع عمومی می خواهم که این موضوع را برای مردم مطرح کنند که آیا تضمین “آزادی” در ماده 1، بخش 1 قانون اساسی ایندیانا شامل حق واجد شرایط برای استقلال بدنی است یا خیر.

تا زم، که این فرصت پیش نیاید، و قانون اساسی را به شکل امروزی در نظر بگیرم، حقی واجد شرایط برای خودمختاری بدنی پیدا می‌کنم… من تحلیل دادگاه را به دو دلیل ناقص می‌دانم. اولاً، فقدان ،ن در تدوین قانون اساسی 1851 ما را توجیه نمی کند و به طور غیرقابل توجیهی از اهمیت اصلاحیه 1984 در ماده 1، بخش 1 می کاهد. 1984 در مورد سقط جنین فکر کرد. [Details omitted. -EV]

برای اطلاعات بیشتر در مورد حمایت گسترده تر از حقوق بی شمار تحت قانون اساسی ایندیانا، اینجا را ببینید.