وکیلی که به گروتر اقامه دعوی کرده است درباره موارد ترجیحات نژادی پذیرش کالج دادگاه اظهار نظر می کند



من می دانستم مایکل روزمن در مرکز حقوق فردی برای تقریبا 30 سال؛ او بسیاری از پرونده های مهم از جمله در مورد ترجیحات نژادی را مطرح کرده است و یکی از وکلای این پرونده بود گراتر v. بولینگر. بنابراین خوشحالم که واکنش‌های کوتاه او را به او منتقل کنم دانشجویان برای پذیرش منصفانه در مقابل هاروارد و دانشجویان برای پذیرش منصفانه در مقابل UNCبا تمرکز بر نظر دیوان و توافقات. تمام متن باقی مانده از پست مایکل است:

  1. ادای احترام: اولین فکر من به ویل کانسووی بود، وکیل بزرگی که در این پرونده ها اتهام را رهبری می کرد و قبل از اینکه بتواند آنها را به ثمر برساند در سن جو، درگذشت. نتیجه ادای احترام به او است – و همچنین شرکت بزرگی که او به ایجاد آن کمک کرد (کنسووی مک کارتی)، م،عان شفاهی (پاتریک استرابریج و کامرون نوریس)، اد بلوم، که به جمع آوری پرونده ها و حفظ آنها کمک کرد، و همه وکلای زیادی که سالها روی آنها کار ،د.
  2. بزرگتر رفته است: من با قاضی توماس و سوتومایور موافقم که دادگاه اساساً حکم را لغو کرد بزرگتر. واضح ترین (اما نه تنها) پشتیب، برای این، توصیف دادگاه از قاعده منع استفاده از نژاد به ،وان “منفی” است. اولاً، دادگاه چنین چیزی را نگفته است بزرگتر یا، تا آنجا که من می توانم بگویم، در هر مورد دیگر اقدام مثبت نژادپرستانه، اگرچه بدیهی به نظر می رسد که تبعیض کینه توزانه خلاف قانون اساسی است. به ،وان پشتوانه، نظر دیوان به بخشی از این استناد می کند بزرگتر تصمیمی که تصمیمات نژادپرستانه را از “تحمل ناخواسته” دیگران منع می کند، که به نظر من یک مفهوم متفاوت است. و این زم، کاملاً واضح می شود که دادگاه تشخیص دهد که استفاده مثبت از نژاد برای اعضای یک نژاد مساوی است با استفاده از آن به ،وان یک “منفی” برای سایرین در هر بازی حاصل جمع صفر. (صفحه 26.) که من فکر می کنم تقریباً برای همه انواع تصمیم گیری های نژادپرستانه، چه در آموزش عالی و چه بدون آن، کاربرد دارد.
  3. بنابراین، نتیجه‌ای که من می‌گیرم این است که دیوان صریحاً رد نکرده است بزرگتر زیرا نمی خواست مستقیماً به موارد اساسی قاضی سوتومایور بپردازد تصمیم گرفت استدلال ها
  4. مسابقه گمشده؟: ایجاد یک شرط «منفی» جدید به دادگاه این امکان را داد که از یکی از موضوعات پیچیده در پرونده ها چشم پوشی کند. در پرونده هاروارد، شاکی استدلال کرده بود که هاروارد علیه آسیایی ها تبعیض قائل شده است به این م،ا که به ،وان یک گروه، با آسیایی ها حتی بدتر از سفیدپوستان رفتار می شود. (به ،وان یک گروه، آسیایی‌ها نسبت به سفیدپوستان «رده‌بندی شخصی» کمتری داشتند.) دادگاه منطقه به این نتیجه رسیده بود که هاروارد علیه آسیایی‌ها تبعیض قائل نشده است. شاید دیوان عالی کشور که نمی خواست به این موضوع بپردازد که آیا دادگاه منطقه از صلاحیت خود در آن برگزاری سوء استفاده کرده است یا خیر، هرگز به این موضوع اشاره نکرد.
  1. انتقام گورسوچ؟: چه زم، بوستوک تصمیم گرفته شد، چند ناظر زیرک دوست دارند کاس سانستاین پیشنهاد کرد که پایبندی دقیق آن به متن ممکن است به م،ای مشکل برای اقدام مثبت نژادپرستانه باشد. این در تصمیم دادگاه انجام نشد، اما در توافق جداگانه قاضی گورسوچ، که استدلال کرد که بوستوک (یک مورد ،وان هفتم) اساساً تمام نظرات تفسیر کننده ،وان ششم را تضعیف کرده بود (مانند باکه) که استاندارد ،وان VI را با بند حفاظت برابر برابری کرده بود. قاضی توماس به موافقت گورسوش پیوست که البته مخالفت کرد بوستوک. من فکر می‌کنم این نشان دهنده مخالفت قاضی توماس با سیاست‌های پذیرش مورد بحث است که او مایل بود دماغ خود را نگه دارد و به قاضی گورسوچ بپیوندد. بوستوک– نظر سنگین (در حالی که، البته، معتقد است که نظر خود را در مورد آن تغییر نداده است بوستوک).
  2. پرونده پرونده گمشده: صحبت از عدالت توماس، دفاع اصیل گرای جداگانه (و طول،) او از نتیجه، بر تاریخ بازسازی – از جمله تاریخچه قانون حقوق مدنی 1875 – سنگین بود. (توماس op. 13-15). سپس، هنگام بحث در مورد نقش خود دیوان عالی در از بین رفتن بازسازی، شروع می کند بیچاره. به طور آشکار، او درست از روی آن می پرد پرونده های حقوق مدنی، تصمیم 1883 که بخش های مهمی از همان قانون 1875 را مغایر قانون اساسی اعلام کرد. (بررسی تاریخی مشابه جاستیس ،ون چنین حذفی را انجام نداده است.) حذف قاضی توماس ممکن است به این واقعیت مربوط باشد که او دو عقیده را به هم پیوند داده است.شهر بورن در مقابل فلورس و S. v. Morrison) که تحلیل بخش 5 اصلاحیه چهاردهم (و محدودیت آن بر قدرت کنگره) را مجدداً تأیید کرد. پرونده های حقوق مدنی. من گمان می کنم که قاضی توماس ،مت هایی را که در آن خلاف قانون اساسی اعلام شده است متمایز می کند پرونده های حقوق مدنی از ،مت های دیگر، اما فکر می کنم توضیح داده شد.
  3. به طور جدی؟: که در بزرگتر، دادگاه در سال 2003 تصمیم گرفت که بیست و پنج سال از آن زمان گذشته است باکهو اینکه “انتظار داشت” استفاده از نژاد دیگر برای افزایش علاقه به تنوع ضروری نباشد. دادگاه از این موضوع استفاده کرد تا آنچه را که من تصور می‌کنم استدلال مرد کاهی بود (احتمالاً ناعادلانه) به دانشگاه‌ها نسبت داد: اینکه استفاده از نژاد تا سال 2028 تحریم شده بود. دادگاه گفت که “انتظار” بیش از حد فروخته شد. OTOH، قاضی کاوانا تمام محدودیت های 25 ساله را انجام داد و مدعی شد که مرجع “بیست و پنج ساله” در بزرگتر در واقع یک محدودیت زم، برای مدت زم، بود که می‌توان از تصمیم‌گیری آگاهانه نژادی استفاده کرد. من فکر نمی کنم ،ی درگیر این موضوع باشد بزرگتر مورد (از جمله خودم) فکر می‌کردم که انتظار چیزی فراتر از این است، و ظاهراً پاتریک استرابریج نیز برای SFFA بحث نمی‌کرد (سوتومایور مخالف در 53 سالگی، با استناد به متن پرونده هاروارد در 56).
  4. چرا سعی کنید؟: در هر یک از بزرگتر، SFFA در مقابل هاروارد، و SFFA علیه UNC، یک محاکمه وجود داشت. که در بزرگتر، شاکی برنده شد. در این دو SFFA پرونده ها، متهمان برنده شدند. در هر سه مورد، دادگاه عالی مع، شد و، حداقل به نظر من، تقریباً هر گونه یافته واقعی از دادگاه های منطقه را نادیده گرفت. درس برای قضات دادگاه منطقه؟ اگر می خواهید، آن حرکات قضاوت خلاصه را رد کنید، اما احتمالاً وقت خود را تلف می کنید. آزمایش برای ،ی آسان نیست. همدردی من به همه وکلایی که باید در این دو محاکمه می شدند SFFA موارد